حلقه نامزدی که به آن حلقهی نامزدبازی نیز میگویند، به ویژه در فرهنگهای غربی حلقهای است که نشان میدهد شخصی که آن را میپوشد، در حال نامزدی برای ازدواج است. حلقهای که به عنوان هدیه نامزدی توسط یکی از شرکا به همسر آیندهاش هنگامی که پیشنهاد ازدواج میدهد، ارائه میشود تا نمایانگر توافق رسمی برای ازدواج در آینده باشد. در بیشتر کشورهای غربی حلقههای نامزدی معمولاً فقط توسط زنان پوشیده میشود و به طور معمول با الماس تزئین شدهاند. در برخی از کشورها شرکا حلقههای مشابهی را میپوشند و حلقههای نامزدی ممکن است به عنوان حلقههای ازدواج نیز استفاده شود.
در حوزه آنگلوساکسون حلقه معمولاً در انگشت حلقه دست چپ پوشیده میشود، اما آداب و رسوم در سراسر جهان متفاوت است. در بسیاری از کشورها حلقههای نامزدی در انگشت حلقه دست چپ قرار میگیرند. زمانی اعتقاد بر این بود که این انگشت دارای وریدی به نام ورا آموریس (vena amoris) است که به قلب میرسد. این ایده توسط هنری سوینبورن محبوب شد و به نظر میرسد که این داستان ریشه در کتاب رومی باستانی Attic Nights اثر آولوس گلیوس دارد که از کتاب Aegyptiacorum اثر آپیون نقل شده است و در آن ورید ادعایی در ابتدا یک عصب (nerves) بود (کلمهای که میتواند به عنوان “عصب” یا “رگ” ترجمه شود). در آمریکای شمالی نیز معمولاً حلقه نامزدی در انگشت چهارم دست چپ پوشیده میشود. در آلمان، حلقه نامزدی در دست چپ پوشیده میشود و پس از ازدواج به دست راست منتقل میشود. در لهستان و ترکیه حلقه نامزدی و حلقه ازدواج بهطور سنتی در دست راست پوشیده میشوند، اما امروزه این سنت متفاوت است.
این باور محبوب که حلقه نامزدی در اصل بخشی از بهای عروس است که نشان دهنده خرید و مالکیت عروس بود، توسط تحقیقات معاصر به چالش کشیده شده است.
تاریخچه:
حلقههای نامزدی از حداقل زمان امپراتوری روم در کشورهای غربی رایج بودهاند. در طول دوره رنسانس شروع به استفاده از الماس در حلقه ها کردند. هرچند بیشتر افراد عادی توانایی خرید حلقههای الماس را قبل از کشف معادن الماس آفریقای جنوبی در قرن ۱۹ نداشتند. پس از ازدواج حلقه نامزدی معمولاً دوباره پوشیده میشود و معمولاً بر روی حلقه ازدواج قرار میگیرد. در زمان حاضر دادن حلقه نامزدی “معرفی مرحله بعدی” محسوب میشود. هرچند گاهی به مصریان باستان به عنوان مخترعان حلقه نامزدی و یونانیان باستان به عنوان کسانی که این سنت را پذیرفتند، اشاره میشود اما تاریخچه حلقه نامزدی را تنها میتوان به صورت قابل اعتمادی تا دوران روم باستان ردیابی کرد. در قرن دوم قبل از میلاد، به عروس رومی آینده دو حلقه داده میشد: یکی طلایی که در ملاعام میپوشید و دیگری از آهن که در خانه هنگام انجام وظایف خانگی میپوشید.
قانون ویزیگوتیک قرن هفتم میلادی مقرر میداشت: “هنگامی که مراسم نامزدی انجام شده است و حلقه به عنوان پیمان داده یا پذیرفته شده، اگر چه هیچ چیزی به نوشتار نرسیده باشد اما قول تحت هیچ شرایطی شکسته نشود.”
در سال ۸۶۰ میلادی، پاپ نیکلاس اول نامهای به بوریس اول بلغارستان در پاسخ به سوالاتی درباره تفاوتهای بین کلیسای کاتولیک روم و ارتدوکس توصیف میکند که چگونه در کلیسای غربی مرد به نامزد خود یک حلقه نامزدی میدهد. در شورای چهارم لاتران در سال ۱۲۱۵ میلادی توسط پاپ اینوسنت سوم اعلامیههای ازدواجی مقرر شده که ازدواجهای پنهانی را ممنوع کرده و ازدواجها را ملزم میکند که از قبل علنی شوند. برخی از حقوقدانان این موضوع را موازی با سنت حلقه نامزدی که توسط پاپ نیکلاس اول توصیف شده بود، تفسیر کردهاند.
اما اولین استفاده مستند از حلقه الماس برای نشان دادن نامزدی، توسط آرشیدوک ماکسیمیلیان اتریش در دربار امپراتوری وین در سال ۱۴۷۷ میلادی، در هنگام نامزدی او با ماری بورگوندی بود. این موضوع سپس بر کسانی که دارای طبقات اجتماعی بالاتر و ثروت قابل توجهی بودند تأثیر گذاشت تا حلقههای الماس به عزیزان خود بدهند. در طول اصلاحات پروتستان، حلقه ازدواج جایگزین با حلقه نامزدی و به عنوان حلقه اصلی مرتبط با ازدواج شد. در کشورهای کاتولیک، این تغییر کمی دیرتر رخ داد.
در قرون وسطی استفاده از سنگهای قیمتی در حلقههای ازدواج رایج شد. این سنگها نمادهای مختلفی داشتند؛ به عنوان مثال یاقوت سرخ نماد عشق و شور و زمرد نماد باروری و زندگی جدید بود. اما با گذشت زمان الماس به دلیل سختی و درخشندگی بینظیر خود جایگاه ویژهای در این حلقهها پیدا کرد. تا قرن نوزدهم با افزایش دسترسی به معادن الماس در آفریقا الماسها بیشتر در دسترس عموم قرار گرفتند و حلقههای الماس به عنوان نمادی از تعهد جاودانه به شهرت رسیدند.
عصر رنسانس
در دوره رنسانس حلقههای gimmal و حلقههای posie محبوب بودند. هرچند دومی بیشتر به عنوان بیان احساسات مورد استفاده قرار میگرفت تا نشان دهنده یک نامزدی رسمی باشد.
نمونه ای از حلقههای gimmal
نمونه حلقههای posie متعلق به قرن 17 م
دوران ویکتوریا
در آفریقای جنوبی الماسها اولین بار در سال ۱۸۶۶ کشف شدند؛ اگرچه تا سال ۱۸۶۷ شناسایی نشده بودند. تا سال ۱۸۷۲ تولید معادن الماس از یک میلیون قیراط در سال فراتر رفت. با افزایش تولید کسانی که توانایی کمتری داشتند نیز قادر به خرید جواهرات الماس بودند. با این حال حلقههای نامزدی الماس برای مدت طولانی در حیطه اشراف و نجیبزادگان دیده میشدند و سنت مردم عادی اغلب بر حلقههای نامزدی سادهتر باقی ماند. در سال ۱۸۵۲، الماس کوه نور Koh-i-Noor دوباره برش داده شد و در تاج ملکه ویکتوریا تزیین شد. این موضوع باعث شد تا هجوم برای خرید الماس در سراسر جهان به وجود آید.
قرن بیستم
در ایالات متحده محبوبیت حلقههای نامزدی الماس پس از جنگ جهانی اول کاهش یافت، حتی بیشتر از شروع رکود بزرگ. در سال ۱۹۳۸ شرکت الماس De Beers یک کمپین بازاریابی را آغاز کرد که تأثیر عمدهای بر حلقههای نامزدی داشت. در طول رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ قیمت الماس سقوط کرد. در همان زمان تحقیقات بازار نشان داد که حلقههای نامزدی در میان نسل جوان در حال از مد افتادن هستند. قبل از جنگ جهانی دوم تنها ۱۰٪ از حلقههای نامزدی آمریکایی حاوی الماس بودند. در حالی که اولین مرحله کمپین بازاریابی شامل تحقیقات بازار بود، مرحله تبلیغاتی در سال ۱۹۳۹ آغاز شد. یکی از اولین اقدامات این کمپین آموزش عمومی درباره فاکتور های سنجش الماس چهار C ( شامل برش، قیراط، رنگ و شفافیت) بود. در سال 1947 شعار «الماس برای همیشه است» معرفی شد. کمپین دی بیرز به دنبال این بود که مصرفکننده را قانع کند که انگشتر نامزدی ضروری است و الماس تنها سنگ قابل قبول برای انگشتر نامزدی است. در نهایت فروش الماس در ایالات متحده بین سالهای 1939 و 1979 از 23 میلیون دلار به 2.1 میلیارد دلار افزایش یافت.
استاد حقوق مارگارت اف. برینینگ افزایش فروش انگشترهای نامزدی در ایالات متحده پس از سال 1945 را به لغو قانون «نقض وعده» می دانست. قانونی که به زنی که نامزدش نامزدی را فسخ میکرد، حق میداد از او درخواست خسارت کند. این قانون به ویژه برای بسیاری از زنانی که با نامزدشان رابطه جنسی داشتند اما از نظر اجتماعی انتظار میرفت که در ازدواج جدید باکره باشند و در نتیجه ارزش اجتماعیشان را از دست میدادند، بسیار مهم بود. پس از لغو تدریجی این قانون در تمام ایالتها انگشتر نامزدی گران قیمت به عنوان یک تضمین مالی جدید در صورت جدایی محبوبیت پیدا کرد، زیرا رسم بود که زن انگشتر را نگه دارد. ( و البته گاهی هم فقط برای اینکه که در صورت جدایی، زن به عنوان مقصر تلقی نشود).
در قرن 20 و معمولاً در فرهنگ غربی اگر داماد قادر به خرید بود، به طور خصوصی یک انگشتر نامزدی انتخاب و خریداری میکرد و آن را هنگام درخواست ازدواج به عروس مورد نظرش تقدیم میکرد. در کشورهایی که هر دو طرف انگشتر نامزدی میپوشند، ممکن است که انگشترهای هماهنگ را به طور مشترک انتخاب و خریداری کنند. در ایالات متحده و کانادا که بهطور سنتی فقط زنان انگشتر نامزدی میپوشند و زنان گاهی به همسرانشان هدیه نامزدی میدهند.
قرن 21
در اوایل قرن 21، صنعت جواهرات شروع به بازاریابی انگشترهای نامزدی برای مردان نیز با نام «انگشترهای نامزدی مردانه» کرد.
مواد
مانند تمام جواهرات قیمت انگشتر نامزدی بسته به مواد استفادهشده بسیار متفاوت است؛ طراحی انگشتر، اینکه آیا سنگ قیمتی دارد یا نه، ارزش سنگ قیمتی (در صورت وجود) و فروشنده. قیمت سنگهای قیمتی در انگشتر بسته به نوع و کیفیت آنها متغیر است. الماسها توصیف استانداردی دارند که آنها را بر اساس وزن قیراط، رنگ، شفافیت و برش ارزیابی میکند. سنگهای قیمتی دیگر مانند یاقوت کبود، یاقوت قرمز و زمرد سیستمهای متفاوتی دارند. جواهرات ممکن است برای احترام به سنتهای خانوادگی انتخاب شوند، از میراث خانوادگی استفاده کنند، سبک خاصی داشته باشند، مطابق با سلیقه فرد باشند و یا هزینه را مدیریت کنند.
طلا (قابل عرضه در رنگهای طلای زرد، طلای سفید و طلای رزگلد) و پلاتین برای حلقههای نامزدی ترجیح داده میشوند، اما فلزات رایج مانند تیتانیوم، نقره و فولاد ضد زنگ نیز برای حلقههای نامزدی استفاده میشوند. این تنوع به عروس آینده اجازه میدهد تا سبک شخصی خود را به راحتی در حلقه اعمال کند.
سبک
در ایالات متحده که حلقههای نامزدی توسط زنان پوشیده میشود، الماسها از اواسط قرن بیستم به طور گسترده در این حلقهها استفاده شدهاند. حلقههای “سولیتیر” تنها یک الماس دارند.
رایجترین تنظیم برای حلقههای نامزدی، تنظیم پرونگ سولیتیر است که در سال 1886 توسط شرکت Tiffany & Co. و طراحی شش چنگ آن با علامت تجاری “تنظیم تیفانی” محبوب شد.
برش محبوب امروزی برای حلقه نامزدی، برش “برلیانت” است که بیشترین میزان درخشش را به سنگ جواهر میدهد. حلقههای نامزدی سنتی ممکن است دارای تنظیمات چنگ و بندهای مختلف باشند. دسته اصلی دیگر حلقههای نامزدی با سنگهای جانبی هستند. حلقههایی با یک الماس بزرگ در وسط و الماسهای کوچکتر در طرفین در این دسته قرار میگیرند. حلقههای نامزدی سهسنگی، که گاهی “حلقههای تثلیث” یا “سهگانه” نامیده میشوند، حلقههایی هستند که سه الماس مطابق با یکدیگر به صورت افقی در یک ردیف قرار گرفتهاند و سنگ بزرگتر در مرکز قرار دارد. گفته میشود که این سه الماس نمایانگر گذشته، حال و آینده زوج هستند؛ اما برخی افراد به این ترکیب اهمیت مذهبی میدهند.
یک مجموعه عروسی شامل حلقه نامزدی و حلقه ازدواجی است که با یکدیگر مطابقت دارند و به صورت یک مجموعه خریداری میشوند. در برخی موارد حلقه ازدواج به تنهایی ناقص به نظر میرسد و تنها زمانی که دو نیمه، حلقه های نامزدی و ازدواج کنار هم قرار میگیرند تا حلقه کامل میشود.
در موارد دیگر مجموعه عروسی شامل دو حلقه است که از نظر سبک مشابه هستند و به صورت دو تایی پوشیده میشوند؛ هرچند هر کدام بهتنهایی هم به عنوان حلقه مستقل مناسب به نظر میرسند. اگرچه حلقه ازدواج تا روز عروسی پوشیده نمیشود، اما این دو حلقه معمولاً بهصورت یک مجموعه عروسی فروخته میشوند. پس از ازدواج عروس ممکن است که انتخاب کند تا این دو قطعه را بههم جوش دهد تا راحتتر باشند و احتمال گمشدن یکی از حلقهها کمتر شود.
مجموعه حلقههای سهگانه شامل حلقه نامزدی زنانه، حلقه ازدواج زنانه و حلقه ازدواج مردانه است. این مجموعههاحلقهها اغلب تطابق سبک دارند.
در کشورهای نوردیک حلقههای نامزدی هم توسط مردان و هم زنان پوشیده میشوند. بهطور سنتی این حلقهها بندهای ساده طلایی دارند؛ هرچند طراحیهای تزئینیتر و مواد دیگر نیز بهسرعت محبوب میشوند. حلقههای نامزدی در این کشورها شبیه به حلقههای ازدواج در ایالات متحده هستند، در حالی که حلقههای ازدواج زنان ممکن است شبیه به حلقههای نامزدی آمریکایی باشند.
مفهوم فرهنگی:
در فرهنگهای مختلف الماس و سنگهای قیمتی نمادهای گوناگونی دارند. در فرهنگ غربی الماس به عنوان نمادی از پایداری و عشق ابدی شناخته میشود. سختی الماس که آن را به یکی از سختترین مواد طبیعی تبدیل میکند، به عنوان نمادی از پایداری و دوام رابطه زناشویی تفسیر میشود. همچنین در برخی فرهنگها انتخاب سنگ قیمتی خاص برای حلقه نامزدی بر اساس ماه تولد یا معنای سمبلیک آن سنگ است.
تهیه شده توسط گروه جواهری سعیدنیا
نویسنده:
عاطفه مولایی